وعدههای کاذب به بیمار یکی از موضوعاتی است که به نوعی می تواند گریبان گیر تمام اعضای تیم درمانی گردد. وعده های که خلاف واقع داده می شوند و باعث شکل گیری نادرست دیدگاه بیماران نسبت به بیماریشان می شود.
وعدههای کاذب به بیمار یکی از موضوعاتی است که به نوعی می تواند گریبان گیر تمام اعضای تیم درمانی گردد. وعده های که خلاف واقع داده می شوند و باعث شکل گیری نادرست دیدگاه بیماران نسبت به بیماریشان می شود.
منظور ما از وعدههای کاذب به بیمار چیست؟
در ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که وعدههای کاذب به بیمار با روحیه دادن دو موضوع متفاوت است. روحیه دادن به بیماران از جلمه مواردی است که توصیه می شود تمام اعضای تیم درمان به آن توجه داشته باشند. این موضوع در بیماری های مزمن و بیماری هایی که صعب العلاج می باشند ارزش دوچندان دارد. به دلیل اینکه همان طور که می دانید جهت مبارزه با این بیماریها یک روحیه و امیدواری بالایی را باید در بیماران به وجود آورد. بنابراین دادن روحیه مناسب به بیماران را اصلا نباید با وعدههای کاذب اشتباه گرفتپس منظور ما از دادن وعدههای کاذب به بیمار چیست؟
شاید بتوان وعدهی کاذب را به این صورت تعریف کرد که:
هر گفتهای که خلاف واقع باشد و بر درمان بیمار تاثیر سو داشته باشد
رعایت یک اصل مهم در گفت و گو با بیماران
در برخی موارد وجود دارد که بهتر است اصل موضوع را با بیمار مطرح نکنیم به عنوان مثال:
زمانی که در سخنرانی یکی از مطرحترین مشاوران ایران شرکت کردم ایشان یک داستان را تعریف کردند که بیان آن خالی از لطف نیست چند ساله پیش یک کودک ۷ سالهای را نزد ایشان آورده بودند و از ایشان خواسته بودند که خبر فوت مادر این کودک را به او بدهند. مادر کودک به دلیل بیماری HIV فوت کرده بود و خود کودک نیز به این بیماری دچار شده بود. در زمان مشاوره کودک فقط از مادر خودش صحبت میکرد و میگفت مطمئن است که مادر او دوباره پیش او خواهد آمد و توجیه جالبی داشت.
دختر بچه هفت ساله میگفت:
او مادر است و مادر هیچ گاه فرزندش را رها نمیکند و مطمئنم که برخواهد گشت. مشاور نیز به هیچ عنوان به او نگفت که مادرش فوت کرده بلکه به او گفت: من هم با تو موافقم که مادرت برخواهد گشت ولی مادر تو به خاطر بیماری که دارد توانایی کار کردن و فراهم کردن پول را ندارد تو سعی کن با تمام تلاش درس بخوانی تا بتوانی در آینده شغل خوب همراه با درآمد خوب داشته باشی تا در زمان روبرو شدن با مادرت با کلی پول به استقبال او بروی. کودک با ذوق و شوق و با روحیه عالی به درس خواندن خود ادامه داد و امید اینکه مادرش روزی به دیدار او خواهد آمد همیشه به او نیرو و انگیزه میداد.
متاسفانه دختر بچه نیز به دلیل بیماری HIV دو سال بعد جان خود را از دست داد ولی در این دوسال با امید زندگی کرد و به دلیل این که ایمان داشت روزی مادر خود را خواهد دید دست از تلاش برنداشت. خب اگر مشاور خبر فوت مادر را به او میداد میتوانید تصور کنید که دوسال اینده وی به چه صورتی رغم میخورد. درست است که این داستان بسیار تلخ و ناراجت کننده بود اما می توان درس بزرگی را از آن گرفت و اینکه بدانیم گاهی اوقات نباید همه حقیقت به بیمار گفته شود.
چگونه بین روحیه دادن و دادن وعدههای کاذب به بیمار تمایز قائل شویم؟
بر اساس تعریفی که بیان کردیم،روحیه دادن امری لازم است که به درمان بیمار کمک میکند ولی دادن وعده کاذب به بیمار باعث اختلال در روند درمان وی خواهد شد به عنوان مثال اگر به بیماری که دچار بیماری دیابت نوع دوم است گفته شود که بیماری او جدی نیست و میتواند با خیال راحت به همین روند زندگی و تغذیه خود ادامه دهد مسلما عواقب جبران ناپذیری وی را تهدید خواهد کرد.
وعده های کاذب چه تاثیری در روند بیماری دارد؟
همان طور که توضیح داده شد وعدههای کاذب به بیمار تاثیرات مخرب و گاهی اوقات جبران ناپذیری را خواهد داشت. وعدههای کاذب در برخی موارد تاثیر سو خود را بیشتر نشان میدهند به عنوان مثال:
در درمان بیماریهایی که نیاز به توجه و مراقبت ویژه دارند البته تقریبا تمام بیماریها نیاز به توجه و رعایت نکات خاصی هستند ولی در برخی موارد این امر مهمتر است به عنوان مثال بیمارانی که به دلیل مشکل قلبی داروی خاصی را مصرف میکنند برخی از داروها این ویژگی را دارند که در صورت عدم مصرف حتی به مدت زمان کم باعث مشکلات جدی و حتی مرگ شوند. بنابراین هیچ گاه از دادن وعدههای کاذب به بیمار استفاده نکنیم مخصوصا در برخی بیماریهای خاص که نیاز به توجه ویژهای دارند.
اقدامک
هر روز سعی کنیم حداقل ۲ مورد از بیمارانی که با آنها در ارتباط هستیم را امیدوارتر سازیم و به آن ها روحیه دهیم و در ضمن تلاش نماییم در زمان انجام این کار مراقب وعده های کاذب نیز باشیم