کنترل خشم در برخورد با بیماران چگونه امکان پذیر است؟ به احتمال زیاد برای شما نیز پیش آمده است که یک بیمار بددهن و بداخلاق به شما مراجعه کند و درخواستی از شما داشته باشد. اگر شما به هر دلیل نتوانید خواستهی او را اجرا کنید وی عصبانی خواهد شد و تلاش میکند که از حق خودش دفاع کند و این کار را با دادوفریاد زدن انجام میدهد.
کنترل خشم در برخورد با بیماران چگونه امکان پذیر است؟ به احتمال زیاد برای شما نیز پیش آمده است که یک بیمار بددهن و بداخلاق به شما مراجعه کند و درخواستی از شما داشته باشد. اگر شما به هر دلیل نتوانید خواستهی او را اجرا کنید وی عصبانی خواهد شد و تلاش میکند که از حق خودش دفاع کند و این کار را با دادوفریاد زدن انجام میدهد.
این شرایط عذابآور خواهد بود چون شما به صورت منطقی دلیل کار خودتان را توضیح دادهاید ولی بیمار متوجه نیست و حرف خودش را میزند. در این وضعیت به احتمال زیاد عصبانی خواهید شد و هر لحظه امکان دارد که از کوره درروید! این شرایط را تعداد قابل توجهی از شما عزیزانی که در بیمارستان مشغول به فعالیت هستید تجربه کردهاید.در ادامه مقاله به این موضوع میپردازیم که چگونه خشم خودمان را کنترل کنیم و مهمتر از آن راهکاری را بیان میکنیم که از عصبانیشدن جلوگیری نمایید.
چگونه کنترل خشم در برخورد با بیماران را عملی سازیم؟
گاهی اوقات شرایط به گونهای رقم میخورد که خشمگین میشویم و میخواهیم که خشم خودمان را بروز دهیم. متاسفانه گاهی در این موقعیتها نمیدانیم باید چه کاری صورت دهیم؟
آیا باید جواب شخص مقابل را به تندی بدهیم یا اینکه سکوت کنیم و چیزی نگوییم؟
قبل از هر تصمیمی بهترین راهکار این است که خودمان را جای شخص مقابل قرار دهیم (البته نه به این معنی که خودمان را شخصی بیمار تصور کنیم بلکه باید شرایط را از دید مخاطب در نظر بگیریم) اگر به این صورت عمل کنید مطمئن باشید تصمیم منطقیتری خواهید گرفت. تصور کنید در یک روز شلوغ یک خانم میانسال به دلیل دردی که در گردنش دارد میخواهد MRIگردن بگیرد.
ولی بیمار زمانی که وارد این دستگاه میشود شروع میکند به داد زدن و تقاضای کمک میکند. در این شرایط یکی از تکنولوژیست های رادیولوژی خشمگین میشود و با چهرهای عصبانی میگوید:
حدودا ۱۰ نفر بعد از شما در نوبت هستند و ما اصلا وقت اینکارها را نداریم!!
مطمعنا این روش برخورد نتیجهای را در بر نخواهد داشت ولی اگر این شخص خودش را جای بیمار قرار میداد و خودش را به عنوان فردی تصور میکرد که قرار است وارد یک لولهی تنگ شود که در این لوله صداهای وحشتناک و بلندی به گوشش میرسد، مسلما به این صورت برخورد نمیکرد و به راحتی میتوانست به صورت بهتری در زمینه کنترل خشم در برخورد با بیماران عمل نماید.
بنابراین در برخورد با هر بیماری که وارد بیمارستان میشود،در اولین قدم سعی کنیم خودمان را در آن شرایط تصور کنیم(نه در آن بیماری)تا بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم.
عدم کنترل خشم چه عواقبی دارد؟
توجه نکردن به کنترل خشم در برخورد با بیماران عواقب خود را نیز دارا می باشد اگر خشم خود را کنترل نکنید اولین و مهمترین ضرر آن به خودتان خواهد رسید. مطمئن باشید شخص مقابل کمتر از شما آسیب خواهد دید و ناراحت خواهد شد. زمانیکه عصبانیت خودتان را با داد و فریاد بروز میدهید اولین تاثیر آن در شما نمایان میشود و در ضمن کل روزتان را خراب خواهید کرد. نکتهی قابل توجه این است که احتمالا بیمار پس از عصبانیت شما،موافقت خودش را اعلام کند و به اصطلاح با شما همراه میشود ولی این همراهی موقتی خواهد بود و به محض اینکه اوضاع به حالت عادی برگردد سعی در جبران رفتار شما دارد. در واقع او به گونهای برخورد میکند که این رفتار را تلافی کند و حتی این تلافی کردن میتواند به قیمت اختلال در روند بهبودیش منجر شود.
چگونه در برخورد با بیماران خشمگین نشویم؟
تمام اقدامات توضیح داده شده مربوط به مرحلهی بعد از خشونت بود و مربوط به زمانی بود که خشمگین شده بودیم و درصدد راهی برای کنترل آن بودیم ولی چه قدر بهتر خواهد بود اگر کلا عصبانی نشویم.اما چگونه؟ همیشه از افرادی ناراحت میشویم که سطح توقع بالایی از آنها داریم. به عنوان مثال اگر یک رفتاری نادرستی را هم مادر شما و هم دوست شما انجام دهند، قطعا از دست مادر خود خیلی بیشتر عصبانی میشوید ولی شاید این رفتار از جانب دوستتان اصلا به چشم هم نیاید. در واقع منشا رنجشها و عصبانیشدن ما تنها به دلیل توقعاتی است که داریم. در این مثال نمیتوان توقع خود را از مادر کاهش داد بلکه باید این مشکل را با گفتوگو حل نمود ولی در بقیه موارد باید قبل از شروع رابطه سطح توقع درستی از مخاطب خود داشته باشیم.
در دوران استیجری
زمانی که در بخش پوست بودم،سرِ کلاس،یکی از اساتید داستانی را از دوران طرح خودشان مطرح کردند. زمانی که به عنوان پزشک آن مرکز مشغول به فعالیت بودند در یک روز نسبتا خلوت،بیماری وارد اتاق شد.او در زمان ورود به اتاق هیچ نگاهی به پزشک نمیکرد و بدون اینکه هیچ صحبتی بکند سرش را پایین انداخته بود و روی صندلی نشست. بعد از نشستن نیز هیچ صحبتی نکرد تا اینکه پزشک به بیمار گفت:
سلام پدر جان خوب هستید؟میشه توضیح دهید که مشکلتان چیست؟
بیمار با حالت عصبانی گفت:
من از کجا باید بدانم که مشکلم چیست؟
تو مگه دکتر نیستی؟تو باید بفهمی مشکل من چیه نه من؟
خوب در این حالت اگر پزشک توقع بالایی نسبت به بیمار و مراجعهکنندگان آن روستا داشت قطعا خیلی ناراحت میشد ولی با در نظر گرفتن شرایط آن روستا میتوان متوجه شد که باید سطح توقع پایینی از بیماران داشت تا در این مواقع خشمگین نشویم و خود را کنترل کنیم. بنابراین برای کنترل خشم در برخورد با بیماران در ابتدا سطح توقع مناسبی از بیماران داشته باشیم و در درجه بعدی نیز سعی کنیم خودمان را در شرایط مخاطب تصور کنید. انجام این دو کار،به شما کمک خواهد کرد تا از عصبانیشدن و رنجش در برخورد با بیماران جلوگیری کنید.