یک بیمار ممکن است چندین بار به پزشک و یا پرستار مراجعه کند و هر با مشکل خاصی را ذکر نماید و در هیچ کدام از موارد نیز پس از مراجعه پزشک و پرستار بر بالین بیمار مشکل جدی بیمار را تهدید نکند ولی در بار آخر که بیمار یک درد دیگری را ذکر می کند تیم درمان نیز فکر می کنند که این مشکل نیز مانند موارد قبل است و خطری را در پی ندارد بنابراین توجهی نمی کنند.
مثال های زیر مواردی از قوانین مورفی هستند:
۱:درست زمانی شارژ تلفن همراه تمام میشود که یک کار فوری داریم.
۲:درست زمانی اطلاعات لب تاپ پاک می شوند که از آن ها بک آپ نگرفته ایم(موردی که برای من اتفاق افتاد!)
۳:زمانی ماشین را خاموش می کنیم که یکسری افراد دیگری مشغول دیدن رانندگی ما هستند.
۴:نان دقیقا از همان سمتی می افتد که مربا دارد!
و …
قوانین مورفی در فضای درمان نیز ممکن است رخ دهد
به عنوان مثال یک بیمار ممکن است چندین بار به پزشک و یا پرستار مراجعه کند و هر با مشکل خاصی را ذکر نماید و در هیچ کدام از موارد نیز پس از مراجعه پزشک و پرستار بر بالین بیمار مشکل جدی بیمار را تهدید نکند ولی در بار آخر که بیمار یک درد دیگری را ذکر می کند تیم درمان نیز فکر می کنند که این مشکل نیز مانند موارد قبل است و خطری را در پی ندارد بنابراین توجهی نمی کنند. قوانین مورفی در این جا منجر می شود که این بار مشکل بیمار جدی باشد و متسفانه حتی جان وی را تهدید نماید. و یا یک پزشک را در نظر بگیرید که در فصل پاییز مشغول ویزیت بیمارانی است که به دلیل آنفولانزا و سرماخوردگی به وی مراجعه میکنند پزشک از بیماران شرح حال کاملی را می گیرد و متوجه می شود که تمامی آنها دچار فارنژیت ویروسی هستند. به همین خاطر نیز پس از ویزیت ۱۰ بیمار از بیمار ۱۱ ام اطلاعات دقیقی را دریافت نمی کند و با توجه به شرایط بیمار قبلی برای وی نیز نسخه می نویسد و قوانین مورفی نیز باعث می شود تنها این بیمار که از او شرح حال کاملی دریافت نشده مشکل جدی تری داشته باشد. بنابراین همواره در امر درمان قوانین مورفی را مد نظر داشته باشیم و بدانیم که:
هر گونه تغییری در شرایط بیمار می تواند یک شرایط کاملا متفاوت و جدیدی باشد