بیان تفاضل مقدار کالری جذب شده در بدن و مقدار کالری مصرف شده نمی تواند دلیل کافی برای زیاد شدن وزن بدن شود.
بیان تفاضل مقدار کالری جذب شده در بدن و مقدار کالری مصرف شده نمی تواند دلیل کافی برای زیاد شدن وزن بدن شود.
به عبارت دیگر باقیمانده کالری در بدن، بیانگر وجود چربی ذخیره نیست. بنابراین زیاد شدن وزن بدن دلیل بیشتری دارد که ذیلاً شرح داده می شود.
انسولین
تولید چربی ذخیره یا تولید نشدن آن، بستگی مستقیم به ترشح انسولین دارد. در شرح این فصل، ابتدا لازم است مطالبی دربارة این هورمون گفته شود.
انسولین هورمونی است که لوزالمعده ترشح کرده و در متابولیسم نقشی حیاتی دارد. وظیفه انسولین اثر گذاشتن روی گلوکز است (یعنی قندی که در خون وجود دارد) به طوری که آن را وارد بافت های بدن کند. در این مرحله گلوکز یا برای رفع نیاز انرژی لازم و فوری بدن، یا در صورت زیاد بودن مقدار آن، برای تولید چربی ذخیره در بدن مورد استفاده قرار می گیرد. برای اینکه معین شود در چه شرایطی و با چه نوعی از غذاها و بالاخره در چه اندازه و میزانی، ذخیره ای از چربی در بدن ایجاد می شود، فرض های مختلفی به شرح زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
گلوسید در معده
اگر یک تیکه نان خورده شود، نشاستة نان به گلوکز تبدیل شده و مستقیماً وارد بدن می شود. بنابراین مقدار خون افزایش می یابد.
در این موقع لوزالعمده شروع به ترشح انسولین می کند. ترشح انسولین برای دو منظور است:
1- ثابت کردن گلوکز در بافت بدن، خواه برای تولید انرژی ذخیره در یک مدت کوتاه جهت رفع نیازهای حیاتی و فوری بدن گلیکوژن و یا برای انبار کردن آن در مدت طولانی به شکل یک ذخیره چربی.
1- پایین آوردن مقدار قند در خون
اگر مقداری نان و کره خورده شود، پدیده متابولیکی آن مانند پدیده متابولیکی قند در میوه است. قند تبدیل به گلوکز می شود. مقدار قند خون افزایش می یابد و لوزالمعده شروع به ترشح انسولین می کند. امّا اختلاف اساسی با حالت قبلی در این است که چربی موجود در خون تعیین شکل داده و به اسید چرب تبدیل می شود.
چنانچه لوزالعمده در وضع عادی خود باشد، مقدار ترشح انسولین برای اثر گذاشتن روی گلوکز، دقیقاً در ارتباط با کمیّت گلوکز خواهد بود. برعکس، چنانچه وضع لوزالمعده عادی نباشد مقدار ترشح انسولین برای اثر کردن بر روی گلوکز، بیش از حد لازم خواهدبود.
به این ترتیب از انرژی چربی(که در موقع عادی از بدن خارج شده بود) به طرز غیرعادی به شکل چربی ذخیره در بدن انبار می شود. از این امر معلوم می شود، علّت اینکه بعضی ازاشخاص گرایش به چاق شدن دارند، ولی بعضی از افراد هرچه که می خورند چاق نمی شوند. فقط به حالت و وضع لوزالمعده آنها در ترشح انسولین بستگی دارد.
بنابراین در افراد چاق میزان ترشح انسولین زیاد است.
چربی ها در معده
مثلاً اگر مقداری پنیرخورده شود، متابولیسم چربی هیچگونه چربی هیچگونه اثری در قند نخواهد داشت، یعنی گلوکز در خون آزاد نمی شود. در نتیجه لوزالمعده انسولین ترشح نمی کند. سپس با فقدان انسولین به هیچوجه چربی در بدن ذخیره نخواهد شد.
عدم ترشح انسولین به وسیلة لوزالمعده دلیل بر آن نیست که دخول غذا را در معده بی فایده بدانیم، زیرا در طول هضم غذا بدن از مواد غذایی که داخل معده شده است تمام مواد ضروری برای سوخت و ساز خود را به ویژه انرژی، پروتئین ها، ویتامین ها، اسیدهای چرب اصلی و نمک های معدنی را استخراج کرده و به مصرف اندامهای مختلف می رساند.
باید دانست که استدلال فوق الذکر به طور ساده بیان شده است زیرا در حقیقت، ارائة مطلب کمی پیچیده است. در عوض، این استدلال و توجیه ساده از ارگانیسم، نکتة اساسی پدیده مورد بحث را مشخص می کند. نکته اساسی که قواعد بنیادی آن باید از ابتدای شروع به کار شناخته شود.
با تمام اهمیتی که برای این فصل می توان از نظر مشخص شدن و دلیل ذخیره چربی در بدن، قائل شد، هنوز توضیحات داده شده کافی به نظر نمی رسد، زیرا هنوز معلوم نشده است به چه علت افرادی که به اندازة کافی از غذاهای «مختلف» می خورند، در مرحلة اول می توانند وزن خود را کم کنند و در مرحلة دوم وزن خود را در یک سطح مطلوب حفظ کنند.
یادآوری
لوزالمعده را می توان رهبر متابولیسم دانست. اگر لوزالعمده در وضعیت خوب باشد، وظیفه خود را که عبارت از کم کردن مقدار قند خون است با ترشح انسولین به مقدار کافی انجام می دهد. ولی، چنانچه در وضع عادی نباشد، یعنی انسولین بیش از اندازه معمول ترشح کند، سبب انبار شدن غیرعادی مقداری از اسیدهای چرب شد(یعنی چربی های ذخیره در بدن).
بنابراین، لوزالمعده با ترشح زیاد انسولین سبب ازدیاد وزن می شود، و در فصل آینده معلوم خواهد شد که مصرف غذاهایی که به مقدار زیاد حاوی قند هستند، در مدت طولانی سبب بدکار کردن لوزالمعده خواهند شد.