0 0
تصور كنيد كه خودتان را يك اين سخنراني بيست دقيقه اي در حضور حدود هفتاد هشتاد نفر آماده كرده ايد و هنگام حضورتان برروي سِن متوجه مي شويد كه فلش مموري حاوي فايل پاورپوينت تان در جيبتان نيست و آن را لحظه آخر در منزل جا گذاشته ايد؛ شما باشيد چه مي كنيد؟
در ابتدا موضوعی شبیه نظرسنجی یا تفکر جمعی را مطرح میکنم و به حضار می گویم دوست دارم در ابتدا نظر آنها را راجع به موضوع اصلی بدانم و سپس از یکی از آنها دعوت به سخنرانی یک دقیقه ای میکنم.در این زمان با استفاده از اینترنت یا تماس با شخص مناسب نسبت به یادآوری بخش های فراموش شده سخنرانی اقدام میکنم.سپس با یادآوری آنچه از موضوع در خاطرم مانده و با استفاده از مطالبی که در زمانی که برای خود خریدم سخنرانی میکنم .شاید اندکی از مطالب فراموش شوند اما موضوع اصلی و بخش های مهم آن با این روش به حاضران منتقل خواهد شد.در صورت عدم رسمیت جلسه راه آسانتر آگاه کردن حاضران و خریدن زمان بیشتر برای مرور و یادآوری مطالب است.
از اونجایی که میدونم از دست دادن آرامش نه تنها کمکم نمیکنه بلکه فقط کارم رو خراب تر میکنه،سعی میکنم آرامشم رو حفظ کنم و تا جایی که یادم هست و میتونم مطالبو ارائه بدم.به نظر من در همچین شرایطی حفظ آرامش و همچنین داشتن اعتماد به نفس بالا از اهمیت زیادی برخورداره و میتونه خیلی کمک بکنه.در چنین شرایطی سعی میکنم با حفظ خونسردی و با اعتماد به نفس کارم رو انجام بدم و همچنین سعی می کنم ارتباطی فعال با حضار داشته باشم به طوری که حدالامکان نبود پاورپوینت و تصویر به چشم نیاد
در ابتدا سعی میکنم آرامش خودم رو حفظ کنم. سخنرانی را شروع میکنم وبرای حفظ اعتماد بنفس، با این تصور پیش میروم که دوحالت ممکن است پیش آید. یا میتوانم بدون پاور پوینت هر آنچه که در ذهن دارم ارائه دهم یا تا جایی پیش میروم که به پاورپوینت نیاز پیدا کنم. در اینصورت به حضار حقیقت را میگویم اما با لحنی که مشکل را کوچک جلوه دهم و نشان دهم که بدون پاورپوینت هم میتوان ارائه خوبی داشت.وقتی حقیقت را به حضار بگویم میتوانم از آنها تقاضای همکاری کنم تا در بحث شرکت کنند و سخنرانی خشک و ***ل کننده نشود. بجای تصاویر و فیلم هایی که در پاور پوینت بوده هم سعی میکنم آنرا توصیف کنم یا در غیر اینصورت به کمک اینترنت آنها را تهیه کرده و نشان دهم. قطعا صداقت بیشتر از هر چیز دیگری بر دل انسان ها مینشیند.
خب به نظر من وقتی قرار بر سخنرانی ۲۰ دقیقه ای مقابل افراد زیادی باشه مسلماُ فردی که قصد سخنرانی داره با تسلط کامل بر روی صحنه حاضر میشه حتی اگه اسلاید هایی رو که در مورد موضوع سخنرانی تهیه کرده فراموش کنه...از طرفی میتونه به محض اینکه متوجه شد فراموش کرده به یکی از اعضای خانواده اطلاع بده تا در اسرع وقت به دستش برسونن...و تا زمانی که اسلاید ها به دستش برسه میتونه یه اطلاعات عمومی و کلی از موضوع رو در اختیار افراد حاضر قرار بده یا حتی برای خرید بیشتر وقت میتونه با حاضرین در مورد موضوع مربوطه یا حتی متفرقه گفت و گو کنه.
خب من هم اول سعی میکنم ارامشخودم رو حفظ کنم،بعد اگه زمان کافی تا ارائه باقی مونده باشه سعی میکنم تا اون فایل رو تهیه کنم حالا یا به دستم برسانند یا برام بفرستند،اگر هم نشد خب با توجه به آمادگی قبلی که داشتم مطالب رو بیان میکنم و سعی میکنم توجه حضار رو بیشتر به مطلب جلب کنم تا نبودن فایل خیلی به چشم نیاد!
خب طبیعتا اولین کار حفظ خونسردی و القا کردن ب خوده ک من میتونم از پسش بربیام.با این کار مشکل فراموش شدن فلش از دید حضار تا حد زیادی مخفی میمونه.بعدش با حفظ ارامش شروع ب ارائه سخنرانی میکنیم،اگر امکان داشت ک فلش از خانه برایمان اورده شود ک چه بهتر اگر هم ک نه ک فرض چالش احتمال زیاد همین میباشد، باید از قبل تسلط کافی بر روی پاورپویینت پیدا میکردیم تا ارائه مان زیاد ب آن وابسته نشود.پاور پویینت معمولا برای سادگی کار است و بدون آن هم میتوان ارائه نسبتا خوبی را داد.اگر هم فرض کنیم ک ارائه مان بسیار ب پاورپوینت وابسته است،راههای متعددی میتوان بکار برد مثلا ارائه را چند دقیقه ب تاخیر بیندازیم و یک پاورپویینت دست و پا ش***ته ای تهیه کنیم یااینکه یک نفر پاور پویینت را از خانه برایمان ب گوشیمان ارسال کند در کل درچنین شرایطی مهمترین کار حفظ ارامش و خونسردی میباشد با اینکه کار سختی ست.همچنین توکل ب خدا در خیلی از موقعیت های سخت زندگی معجزه می افریند.مثالش را در اطراف خودم بارها دیدم و برای خودم هم موقعیت های سخت اینچنینی رخ داده و توکل بر خدا همیشه حرف اول را میزند.
من معمولا اتّکای زیادی به متن اسلایدها ندارم و از این لحاظ مشکلی ندارم که بدون اسلاید ارائه بدم. ولی ممکنه موضوع مورد بحث ، جوری باشه که داشتن تعدادی تصویر روی اسلایدها به انتقالش کمک کنه . در این صورت به حضار میگم که فایل پاورپوینتم همراهم نیست (اگر به هیچ طریقی نتونم به دستش بیارم) چون این صداقت و شیر کردن مشکلم با ***ایی که میخوان به حرفم گوش کنن یه باری رو از روی دوشم برمیداره و آروم ترم میکنه . و اگر مجبور باشم حتما همون موقع ارائه بدم ، اسلاید هارو فراموش میکنم و ادامه میدم . چون قطعا اطلاعات و شیوه بیان من از اون اسلایدها مهم تره :)
با توجه به اهمییت سخنرانی تسلط بر مطالب خیلی مهم تر از اسلاید هایی هست که قراره به نمایش گذاشته بشه. به نظر من وقتی یک فرد یک موضوعی رو ارائه میده اگر برای توضیح موضوع نیاز به ع*** و یا فیلم داشته باشه وجود پاورپوینت ضروریه اما در دیگر موارد پاورپوینت فقط قسمتی از پیشرفت تکنولوژیه که برای دادن چهره مدرن به ارائه هامون استفاده میشه مثلا ما پنجم ابتدایی تقریبا هر ماه یک کنفرانس درسی داشتیم که اون موقع اصلا از پاورپوینت استفاده نمیشد و گروه ها سعی میکردن با گنجاندن مطالب جذاب برای دانش اموزا امتیاز بیشتری ***ب کنن تقریبا وسایل کمک اموزشی که استفاده میشد خیلی مورد توجه نبود و در نهایت اون دریافتی که بچه ها داشتن ارزش کار رو مشخص میکرد همه این هارو گفتم برای اینکه بگم ارزش یک ارائه و سخنرانی به سخنران مهارت اون فردا و وقتی پاورپوینتی نباشه سخنران قدرت خودش رو بیشتر به نمایش میگذاره واین مشروط بر اینه که نگاهش به اسلاید ها فقط وسیله ای برای جذابیت بصری باشه و درواقع به خودش متکی باشه ۲۰ دقیقه زمان وقتی اسلایدی برای نمایش نباشه میتونه پربار تر باشه و حتی مطالب بیشتری بیان بشه و من اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرم سعی میکنم قبل از شروع سخنرانی مباحثی که قراره دربارشون صحبت کنم رو تیتر وار برای خودم بنویسم تا چیزی رو فراموش نکنم و به گونه ای سخنرانی کنم که به جای تصاویر پاورپوینت بتونم تصاویر ذهنی برای شنوندگان ایجاد بکنم
اگه سخنرانی مهمی باشه حتما یه نسخه از پاورپوینت رو شب قبل توی گوشیم ریختیم و گوشیم هم که همیشه توی کیف کمریم هست و جا نمی مونه! حتی ممکنه از اسلایدهای مهم ع*** رنگی گرفته باشم که در این صورت اونا رو روی بورد میزنم و مشکل خاصی پیش نمیاد. به علاوه قدرت تکنولوژی به حدی هست که بگم برام سریع بفرستنش. اگه هیچ کدوم از این اتفاقا نیفته، اول از همه به خودم انرژی مثبت میدم که من مخلوق خارق العاده خدام و قدرت من به واسطه خدا به بی نهایت میل میکنه پس دلیلی برای نگران شدن وجود نداره! قبل از اجرا هم سعی میکنم یه دور مطالب رو توی ذهنم مرور کنم و در صورت نیاز یه اولویت بندی ازشون رو روی کاغذ می نویسم و اگه خیلی نیاز به ع*** باشه سعی میکنم دقیق برای بقیه توصیف کنم یا حداقل نقاشی اون ها رو روی برد بکشم
خب باید گفت در ابتدای کار هر انسانی یه یک مقدار نامشخص، که بستگی به مهارت افراد دارد،دچار استرس میشود،اما چند تا مسئله،اول اینکه استاد حرف خوبی زدن:«ما هیچ وقت برای کاری که میخوایم انجام بدیم خوب آماده نمیشیم»،پس اگه به صورت perfectبرای اون اجرا آماده باشیم،حجم زیادی از استرسو از بین میبره و کمی هم خیالتون رو آسوده میکنه که میشه بدون فایل هم کاری کرد...مسئله دوم اینکه باید کاری کرد که ضعف ما، که در اینجا نداشتن فایل است،در دیدگاه حضار پنهان بماند و اصلا انگار فایلی وجود نداشته واز اول برنامه همین اجرای بدون فایل بوده است،اما چطور؟نظر بنده این است اگر خوب آماده اجرا شده باشیم،بدون فایل هم، سر تیتر های مطالب در ذهن ما ماندگار خواهد شد،و آنوقت شروع کار میتواند بدین صورت باشد که یک سر تیتر را بیان کرده و سوالاتی را در مورد آن از حضار بپرسیم و با رجوع به اطلاعات عمومی خود و اندک مطالبی که از فایل در ذهن ما مانده توضیحاتی را بیان کنیم،که باعث میشود حضار هم تجربیاتی در اختیار ما قرار دهند و هم اینکه فعالیت داشته باشند و فکر کنند که از ابتدا قرار بر این بوده که با استفاده از تجربیات و پاسخ های آنها جلسه پیش برده خواهد شد و در آخر اینکه توضیح جاماندن فایل برای حضار یک ذهنیت بد در آنها ایجاد میکند حتی اگه اجرا کاملا بدون نقص باشد،پس سعی میکنم که ضعف رو بپوشونم تا توضیح...
اگر سخنرانی به طوری باشد که بتوان بدون تصویر هم از پس آن به خوبی برآمد خودم را در طول مسیر آماده میکنم تا با استفاده از حرکات دست یا مثالهای خوب موضوع مد نظر خود را تفهیم و اراءه کنم. اگر بدون تصویر اراءه ناقص میماند سعی میکنم در طول مسیری تصاویری را آماده کنم. اگر به فرد دیگری در منزل دسترسی داشته باشم از او می خواهم فایل را ارسال کند. دربدترین حالت ممکن یک سری تصاویر را دانلود کرده تا در کنار اراءه خود از آن استفاده کنم.
این اتفاق قطعا باعث میشه که آدم هول بشه و استرس بهش وارد بشه. پس اولین کاری که می کنم اینه که خودم رو آروم کنم. یه نفس عمیق می کشم و به خودم میگم چیزی نیست تو از پسش برمیای. من همیشه برای ارایه هام آمادگیم رو خیلی بالا می برم. پس به خودم میگم که با وجود این مشکل بازم می تونم ارایه خوبی داشته باشم. ی لیوان آب خنک می خورم و سخنرانیم رو شروع میکنم. به نظرم مخفی کردن ی مشکل از چشم هفتاد هشتاد نفر سخته و اونا احتمال زیاد پی میبرن ک ی جای کارم می لنگه پس از همون اول سخنرانی قبل این ک وارد مبحث اصلی بشم صادقانه به حضار توضیح میدم ک چ مشکلی پیش اومده و ازشون بابت این ک نمی تونم اون طور ک شایسته است در خدمتشون باشم عذر خواهی میکنم اما بهشون قول میدم ک تمام سعیم رو برای این ک ساعت خوبی رو با هم داشته باشیم میکنم. این کار بهم آرامش میده چون مجبور به پنهان کردن نیستم. در ادامه سخنرانیم سعی میکنم هر چیزی رو ک به یاد دارم با لحنی صمیمی ارایه بدم. اون قدر خوب مطالب رو میگم ک ثابت کنم همیشه نیاز نیست از پاورپوینت استفاده کرد و میشه بدون اون هم ی ارایه خوب داشت
سعی میکنم بداهه سخنرانی رو جمع کنم ومعمولا یه قسمتی از پاورپوینت تو ذهن آدم میمونه تو این بیست دقیقه هم سعی میکنم تو ذهنم مرور کنم ک اول از کجا شروع میکنم و اگه تصویری نیاز بود اگه امکانش بود سعی میکنم آمادش کنم
اول از همه از دست خودم براي حواس پرتي عصباني ميشم و خودمو سرزنش ميكنم. بعد چند دقيقه متوجه ميشم كه ديگه غصه خوردن فايده اي نداره و مجبورم ادامه بدم! سعي ميكنم با شوخي كردن موضوع رو سرهم بندي كنم و از تمام اطلاعاتم به نحو احسن استفاده كنم تا قضيه ختم بخير بشه.
به نظرم هر چقدرهم بگیم که اروم باشیم و اینا خیلی نمیتونه فایده داشته باشه و بالاخره استرس و اضطراب باعث خراب شدنش میشه به نظرم اینقدر راه های زیادی مثل ایمیل و تلگرام و اینا هست که بشه تو نیم ساعت پاور پوینت به دستمون برسه ، به نظرم ارزششو داره که با تاخیر ولی درست و عالی سخنرانیو اجرا کنیم
شاید اولش به فکر جا زدن بیفتم ولی اینکارو نمیکنم،سعی میکنم از ابزاری ک در اختیار دارم تا جایی ک میتونم استفاده کنم،اگه تصویری میخواستم نشون بدم توصیفش کنم،از دوستانی ک توی اون جلسه دارم کمک بخوام،سخنرانی ب صورت پرسش و پاسخ با حاضران پیش میبرم و سعی میکنم با دعوت کردن از حاضران در جایگاه سخنرانی این کارو بکنم،بین حاضران راه برم و حرفام رو بزنم(هر چی تو خاطرم مونده به ترتیب)،قطعا اینا جای سخنرانی اصلی رو نمیگیره ولی میشه سخنرانی رو خوب تمومش کرد
حقیقت ماجرا اینطوره که اول سعی کنیم ارامش خودمون رو حفظ کنیم که خوب ۹۰ درصد افراد قادر نیستند پس این موضوع رو بپذیریم نفس عمیق بکشیم و چون از قبل خودمون رو اماده کرده بودیم این رو باور کنیم که میتونیم بنظرم کمی که از موضوع گذشت و با جمعی که براشون صحبت میکنیم احساس صمیمیت کردیم و اعتمادشون رو جلب کردیم بین صحبتهامون این موضوع رو بهشون بگیم اینطوری باعث میشه ذهنشون نسبت به ما بازتر بشه.
اگه سخنرانی بدون شکل ممکن باشه خودم فقط صحبت میکنم بدون پاور پوینت اما اگه به شکل نیازی باشه سریع چندتا اسلاید فقط از تصاویر درست میکنم و بقیه توضیحاتو به طور شفاهی بهش اضافه میکنم.
در ابتدا قطعا کمی هول میشوم زیرا این اتفاق هول کننده است، در هنگام سخنرانی سعی میکنم در حد اطلاعات خودم صحبت کنم، قبل از شروع صحبت به یکی از نزدیکانم میگویم که فلش را برای من بیاورد. سپس پس از رسیدن فلش به افراد در مورد اتفاق افتاده شده توضیح میدهم.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت برای هنر درمان محفوظ می باشد شرکت طراحی سایت