رابطه پزشک و بیمار و مدیریت آن

آخرین بروز رسانی :      تعداد بازدید 3741      نظرات کاربران (0)
معرفی به دوستان اشتراک گذاری

رابطه پزشک و بیمار از جمله مسائلی است که توجه به آن تاثیر بسیار زیادی در آینده کاری پزشکان خواهد داشت.ما در این مقاله قصد داریم تا با بیان یکسری نکات کاربردی و قابل اجرا و معتبر به بیان این رابطه بپردازیم و راهکارهای موجود جهت بهبود و ارتقا رابطه پزشک و بیمار را ارائه نماییم.

رابطه پزشک و بیمار از جمله مسائلی است که توجه به آن تاثیر بسیار زیادی در آینده کاری پزشکان خواهد داشت.ما در این مقاله قصد داریم تا با بیان یکسری نکات کاربردی و قابل اجرا و معتبر به بیان این رابطه بپردازیم و راهکارهای موجود جهت بهبود و ارتقا رابطه پزشک و بیمار را ارائه نماییم.

چرا رابطه پزشک و بیمار نیاز به توجه ویژه‌ای دارد؟

همان طور که می‌دانید پیشرفت در علم پزشکی باعث شده است تا طول عمر بیماران افزایش پیدا کند و همچنین باعث شده که از زندگی باکیفت‌تری بهره ببرند ولی با وجود این پیشرفت‌ها یک خلاء بسیار عظیمی نیز احساس می‌شود و آن‌هم کاهش رابطه پزشک و بیمار است.

 دکتر- دکتر متخصص- ارتباط با بیمار- خدمات درمانی- بیمار- درمان- مرکز درمانی

 

در واقع رابطه پزشک و بیمار باید به روند بهبودی آ‌ن‌ها کمک کند ولی در حال حاضر علی‌رغم پیش‌رفت‌های بسیار زیادی که در علم صورت گرفته ،نه تنها در اغلب موارد چنین رابطه‌ای را شاهد نیستیم بلکه گاهی اوقات کاملا آن را فراموش می نماییم به نحوی که بیمار تنها با وسایل و تجهزات پزشکی(اعم از وسائل معاینه،سونوگرافی،MRIو …)در ارتباط است. نکته‌ی دیگری که در این مقاله به آن اشاره شده است دیدگاهی است که ممکن است نسبت به بیماران وجود داشته باشد. به دیدگاه خود در قبال بیمار توجه داشته باشیم در این مقاله ذکر شده است که همیشه باید مدنظر داشته باشیم که بیمار را به صورت یک انسان کامل در نظر بگیریم همراه با تمامی احساساتی که دارد.و اجازه ندهیم وسوسه‌های مادی از طریق عکس‌برداری‌ها و تست‌های آزمایشگاهی اضافه، این دیدگاه را تحت شعاع قرار دهد.البته این وسوسه شدن اصلا غیر عادی نیست به این دلیل که پزشکان نیز انسان هستند و هر انسانی نیز وسوسه می‌شود ولی تفاوت و هنر پزشکان متعهد این است که قادر هستند به صورت منطقی و اخلاقی با این مسائل روبرو شوند.

ارتباط پزشک و بیمار به چه چیزهایی وابسته است؟

مسائل متعددی در رابطه پزشک و بیمار تاثیر گذار هستند که دو مورد از مهم ترین آن ها موارد زیر است.

۱) فضا و محیطی که در آن معاینه و ویزیت صورت می‌گیرد

فضای معاینه و ویزیت در روند گفت وگو تاثیر گذار است به این صورت که اگر پزشک در یک محیط ساکت و به دور از تنش های محیطی با بیمار به گفت و گو بپردازد مطمعنا نتیجه بهتری در پایان ویزیت به دست خواهد آورد. هر چند این موضوع در تمامی ویزیت ها صادق است اما بیشتر در مورد مراکز دولتی اهمیت پیدا می نماید زیرا بیماران این مراکز بسیار زیاد هستند و ایجاد چنین فضایی دشوار به نظر می رسد مخصوصا اگر پزشک در زمان ویزیت مشغول آموزش به دانشجویان هم باشد.در این زمینه راهکارهایی که می توان ارائه نمود اغلب به بیمارستان و یا دانشگاه مربوط می شود و پزشک نقشی در شلوغی این مراکز ندارد اما یک کار موثر که پزشک می تواند انجام دهد،حضور تنها یک بیمار در اتاق معاینه است. در واقع هر اقدامی که منجر به خلوت تر شدن محیط گردد می تواند فضای مناسب تری را برای معاینه فراهم سازد و اقدامی که پزشک می تواند آن را انجام دهد،عدم حضور چند بیمار در اتاق معاینه می باشد.

۲)شرایط روحی بیمار و همچنین شرایط روحی پزشک

مسلما همه‌ی ما این تجربه را داشته‌ایم که در زمان برخورد با برخی از بیماران،از آمادگی ذهنی مناسب برخوردار نبوده ایم و همین موضوع کیفیت ارتباط با بیمار را تحت تاثیر قرار داده است.البته همان‌طور که این اتفاق برای پزشکان قابل رخ دادن است باید دقت داشته باشیم که بیماران نیز می‌توانند دچار چنین مشکلاتی شود.بنابراین اگر با بیماری برخورد داشیم که قبل از گفت‌وگو،ناراحت و ناراضی بود،این احتمال را بدهیم که امکان دارد مشکلی جدی برای او اتفاق افتاده باشد.مسلما با این تصور احتمال ناراحتی و دلگیری پزشک کاهش خواهد یافت.

نوع بیماری چه تاثیری در رابطه پزشک و بیمار دارد؟

اگر یک پزشک از طریق معاینات و بررسی های لازم به این موضوع پی ببرد که بیمار دچار یک بیماری جدی است مسلما در برخورد با بیمار و در ایجاد رابطه با بیمار نیاز به تبحر و مهارت خاصی دارد و در مقابل عده ای از بیماران نیز هستند که تنها برای انجام تست‌های روتین مراجعه نموده‌اند.

بنابراین نوع بیماری که شخص با آن مراجعه می‌نمایید بسیار مهم است به عنوان مثال برقراری ارتباط با بیماری که به دلیل دیابت به فوق تخصص غدد مراجعه نموده است و بیماری که با گلودرد چرکی به پزشک عمومی مراجعه کرده است،متفاوت می‌باشد.

 

دیابت بیماری است که تا انتها با بیمار خواهد ماند بنابراین صحبت با این بیمار و برقراری ارتباطی کاربردی،کار دشواری خواهد بود.در حالیکه بیماری که با گلودرد چرکی مراجعه نموده‌ است به احتمال زیاد تا چند روز و یا چند هفته دیگر به صورت کامل درمان خواهد شد.پس در برخورد با بیمار دوم کار راحت‌تری را در پیش خواهیم داشت.

 

بنابراین:

 تلاش نماییم تا به ارتباطات خود با بیماران مبتلا به بیماری های جدی و خطرناک توجه ویژه ای داشته باشیم

آیا مهارت های ارتباطی پزشک و بیمار زمان بر هستند؟

 

برخی از پزشکان تصور می نمایند که برقراری ارتباطی موثر با بیمار امری زمان بر است و فرصت لازم برای چنین برخوردی وجود ندارد.یکی از نکاتی که در این تحقیق به آن اشاره شده است،نداشتن فرصت برای برقراری ارتباط با بیمار است.در واقع این گونه بیان شده است که درمان و ارتباط درمانی(therapeutic communication) موضوعاتی هستند که باید در کنار هم باشند در واقع: یک پزشک مجرب در کنار درمان مناسب ارتباط کاربردی را نیز مدنظر قرار میدهد زیرا آنها مکمل یکدیگر هستند. به این صورت که برای برقرای رابطه مناسب نیاز به درمان و تشخیص مناسب وجود دارد و در ضمن برای درمان مناسب نیز یک رابطه قوی لازم است.بنابراین این دو موضوع در کنار هم قرار دارد و مکمل هم هستند و منافاتی با یکدیگر نخواهند داشت.

تاریخچه رابطه بین پزشک و بیمار

رابطه پزشک و بیمار سابقه بسیار طولانی دارد به نحوی که توجه تعداد زیادی از رشته‌های دیگر را نیز به خود جلب کرده بود. به عنوان مثال ریاضی‌دانان، مهندسین، فیزیک‌دانان و زبان‌شناسان نیز به این موضوعات توجه نشان داده‌اند. در اواخر قرن گذشته یکسری نقطه عطفی در زمینه روابط ایجاد شد که امروزه آن‌ها را به عنوان ارتباطات بین فردی(interpersonal communication)می‌شناسیم.البته به این نکته‌ نیز باید دقت داشته باشیم که این مدل بر اساس مدل‌های فیزیکی و ریاضی بنا شده است و تقریبا ارتباطی با جنبه‌های انسانی رابطه پزشک و بیمار ندارد هرچند امروزه بهبود و پیشرفت این مدل‌ها روابط مثبت و سازنده‌ای را در رابطه بیمار و پزشک به وجود آورده است.

در واقع چند سال بعد از جنگ جهانی دوم مهندسین آمریکایی claude elwood Shannon  و warren weaver مدل ریاضی برای ارتباطات ایجاد نمودند.اگرچه این مدل برای بخش فنی در نظر گفته شده بود،ولی پس از بررسی این مدل متوجه شدند که کاربردهای زیادی هم در زمنیه روانشناسی و زبان‌شناسی دارد.

این تئوری در سال ۱۹۴۸ ایجاد گردید منتها در سال ۱۹۶۳ نیز به روز گشت و پیشرفته‌تر شد.این تئوری بر این اساس بود که ارتباطاتی دوطرفه در تضاد و تقابل با انواع یک طرفه هستند.چند سال بعد از آن roman jakobson یک زبان‌شناس و سمیولوژیست روسی و یک شهروند آمریکایی،تحقیقاتی در زمینه زبان انجام دادند.در این تحقیق وی گفت‌وگو و زبان بین فرستنده و گیرنده را به قسمت‌های مختلف تجزیه نمود(محتوا،کدها،پیام‌هاو ..)

نتیجه این بررسی چه بود؟

وی به این نتیجه رسید که پزشک برای اینکه بتواند ارتباط موثر و کاربردی را با بیمار برقرار سازد لازم است که در سطح وی صحبت کند و در واقع برای کاربردی‌تر بودن صحبت باید طول موج و کدهایی که ارسال می‌نماید مشابه با درک بیمار باشد.در سال ۱۹۶۵ قدم مهم دیگری توسط paul watzlawick  در زمینه ارتباطات بین فردی برداشته شد.

وی خانواده درمانگر و روانشناس و نظریه پرداز ارتباطات و فیلسوف بود که جنبه‌های مهمی از ارتباطات را توسعه داد.وی معتقد بود که این غیر ممکن است که ارتباط برقرار نکنیم.با توجه به تعریف وی از ارتباطات به این نتیجه می‌رسیم که حتی منزوی‌ترین انسان‌ها و افرادی که با دیگران صبحت نمی‌کنند نیز در حال شکل‌دهی ارتباطات هستند و پیام‌های آنها توسط دیگران به دقت درک می‌شود.

بنابراین با توجه به تعریف paul watzlawick  زمانی که پزشک هر رفتاری را با بیمار خود انجام دهد این رفتار نادیده گرفته نخواهد شد و با توجه به پیام‌هایی که تک‌تک رفتارهای ما ارسال می‌نماید،تمامی گفت‌وگوها و رفتار ما با بیمار در برقراری ارتباط با وی موثر است.

بنابراین:

به تک تک رفتارهای خود در رابطه با بیمار توجه داشته باشیم

ارتباطات به دو دسته تقسیم می‌شوند

ارتباطات(communication) از دو قسمت تشکیل شده است یکی محتوا و یکی هم جنبه ارتباطات(relationship).

relationship به این معنی است که یک جمله را به چه صورتی بیان می‌نمایم(non verbally)و محتوا به این معنی است که چه جمله‌ای را بیان می‌نماییم.قسمت اول(relationship) یکی از مهم‌ترین قسمت‌ها در ارتباطات ما می‌باشد. نکته دیگر در ارتباطات این است که هم فرستنده و هم گیرنده ی اطلاعات،می توانند رفتار خود را در برقراری ارتباط ارزیابی نمایند.به این صورت که از طریق عکس‌العمل شخص مقابل نسبت به رفتار و برخورد خودشان می‌توانند ارزیابی نمایید که آیا برخورد مناسب و معقولی داشته‌اند یا خیر؟

مهارتهای ارتباطی پزشک و بیمار

در این تحقیق بیان شده است که پزشکان در زمان گفت و گو با بیماران در کنار درمان و معاینه‌ای که صورت می‌دهند به دو مورد دیگر نیز باید دقت داشته باشند.

۱)مهارت های ارتباطی پزشک و بیمار

تا کنون در خصوص اهمیت برقراری ارتباط موثر پزشک و بیمار توضیح داده شد اما یک پزشک به چه مهارت های نیازمند است تا ارتباطی کاربردی را شکل دهد.

۲)توجه به جنبه‌های اجتماعی،اخلاقی و معنوی بیماران 

به صورت کلی توجه به بیوگرافی بیماران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.این دیدگاه(توجه به بیوگرافی بیماران)در بیماری‌هایی مانند سرطان‌ خود را بیشتر نشان می‌دهد.در واقع منظور این است که تنها به پاتوفیزیولوژی یک بیماری توجه نداشته باشیم بلکه در کنار آن مسائل مختلف و مهم از نظر بیمار را نیز مد نظر داشته باشیم.

بنابراین:

در نظر گرفتن بیماری به تنهایی، تنها بخشی از امر درمان می‌باشد. و توجه به مسائل خانوادگی، روانشناسی و اجتماعی فرد نقش بسیار مهمی را خواهد داشت.

چالش های رابطه پزشک و بیمار

هر ارتباطی که با بیماران برقراری می گردد یک چالش محسوب میشود و می توان گفت که یک شرایط جدید برای پزشک به حساب می آید.در برخی از ارتباطات این چالش های بیشتر خود را نشان می دهند به عنوان مثال زمانی که بیمار از تشخیص پزشک آگاه می‌شود و متوجه بیماری صعب العلاج خود می‌شود در این زمان حفظ یک رابطه کاربردی با بیمار بسیار حائز اهمیت است.

در ضمن بعد از تشخیص بیماری ،بیمار در بسیاری از موارد نمی‌داند که در آینده چه اتفاقاتی برای او رخ دهد و آیا بیماری وی بهبود پیدا می‌کند یا خیر؟

هیچ مسیر قطعی وجود ندارد

نکته‌ی قابل توجه این است که در مورد رابطه پزشک و بیمار هیچ الگوی واحدی وجود ندارد.بلکه این هنر پزشک است که با رعایت یک سری نکات اصلی و مهارت های پایه تلاش نماید تا در ادامه مهارت های خود را ارتقا دهد و به دنبال آن نیز بتواند رابطه‌ی موثری را با بیمار شکل دهد.به بیان دیگر پزشک در برخورد با هر بیمار تجربه کسب می‌کند و در برخورد بعدی ارتباط بهتری را صورت خواهد داد.

اما

این در صورتی صحیح است که پزشک از مهارت های اساسی و پایه مطلع باشد و سپس به دنبال آن به ارتقا مهارت های خود بپردازد ولی اگر از همان ابتدا به دنبال تجربه و خطا باشد احتمالا هزینه های بسیار زیادی را در این زمینه متحمل خواهد شد و حتی ممکن است یک روش اشتباهی را تا انتها به پیش ببرد به نحوی که تغییر دادن این روش نادرست،به امری بسیار دشوار تبدیل گردد.

پزشکان به منظور این که متوجه شوند آیا این نحوه برخورد و ارتباط درست بوده است یا خیر چه کاری باید انجام دهند؟

بهترین راهکار این است که همان‌طور که گفته شد به عکس‌العمل بیمار در مقابل برخورد خود دقت شود و در ادامه نیز  نتایج پیامدهای روحی و جسمی صحبت‌های پزشک در زندگی بیمار مورد توجه قرار گیرد.

موضوع مهم و پایانی

یکی از مهمترین مهارتهایی که پزشک به آن نیازمند می باشد مهارت مدیریت خشم است.در واقع با توجه به اینکه پزشکان در طول روز با تعداد زیادی بیمار با شرایط مختلف در ارتباط هستند امکان برخوردهای پرتنش وجود دارد و یک هنر بزرگ است که پزشک قادر باشد به خوبی این شرایط را مدیریت نماید.



آخرین مقالات بازدید شده



اگر سؤال يا نكته يا نظري در اين زمينه داريد، مشتاقانه منتظر خواندنش هستيم.

Captcha
تعداد کل نظرات ارسالی 0 نظر

gold Drama 0 silver Drama 0