اخلاق پزشکی و یا medical ethics سیستمی تشکیل شده از اصول و قواعد اخلاقی می باشد که این سیستم به صورت اختصاصی حیطه ی پزشکی را دربر میگیرد.
اخلاق پزشکی
یکی از مسائل مهم در حیطهی پزشکی و درمان مسائل مربوط به اخلاق پزشکی است.در این مقاله قصد نداریم به یکسری ویژگیهای بدیهی اشاره نماییم و بیان نماییم که یک پزشک باید این فضایل اخلاقی را داشته باشد.بلکه قصد داریم اخلاق پزشکی را به صورت بومی و در ایران بررسی نماییم و تعدادی از ویژگیهای یک پزشک را به همراه راهکارهایی برای ایجاد آنها بیان نماییم.
تعریف اخلاق پزشکی چیست؟
اخلاق پزشکی و یا medical ethics سیستمی تشکیل شده از اصول و قواعد اخلاقی می باشد که این سیستم به صورت اختصاصی حیطه ی پزشکی را دربر میگیرد.
اخلاق پزشکی موضوعی بسیار گسترده میباشد و این وسعت اطلاعات را می توان با بررسی کتاب های اخلاق پزشکی به خوبی متوجه شد.اما در این مقاله قصد داریم تا نکات اساسی و همچنین کاربردی را در اخلاق پزشکی بیان نماییم.
کتاب اخلاق پزشکی
منابعی که برای مطالعه اخلاق در پزشکی توصیه میگردد دو کتاب زیر نوشته دکتر باقر لاریحانی می باشد.
۱)پزشک و ملاجظات اخلاقی جلد ۱
۲)پزشک و ملاحظات اخلاقی جلد ۲
اصول اخلاق پزشکی کدام است؟
از گذشته تا کنون همواره چهار اصل اساسی برای اخلاق پزشکی در نظر گرفته میشد.
۱)خودمختاری و احترام به حق انتخاب بیمار(respect for autonomy)
امروزه توصیه میشود که بیماران روند درمانی خود را بر اساس تصمیم شخصی خود انتخاب نمایند به عنوان مثال پزشک و بیمار در خصوص جنبههای مختلف بیماری صحیت مینمایند و پزشک به سوالات بیمار پاسخ میدهد و سعی میکند که نقطه ابهامی برای وی باقی نگذارد.اما در پایان این بیمار است که تصمیم میگیرد چه اقدام درمانی را اتخاذ نماید و به چه شیوهای درمان خود را پیگیرد.
با توجه به نکات گفته شده بهتر است که پزشک ابتدا در خصوص موارد زیر اطلاعاتی را به دست آورد و سپس همراه با بیمار تصمیمگیری نمایند.
۱)انتظارات بیمار
بهتر است که برای یک درمان ایدهآل پزشک از انتظارات بیمار خود متوجه گردد.به عنوان مثال یک بیمار مبتلا به هرنی دیسک گردن به پزشک مراجعه میکند و پزشک به او میگوید که وی دو حق انتخاب دارد
۱)گردن خود را عمل کند و پس از آن میتواند کارهای روزمره خود را انجام دهد.
۲)بیمار میتواند عمل جراحی انجام ندهد اما باید از بسیاری از کارهای سنگین و طولانی خودداری نماید.
خب در این شرایط پزشک از انتظار بیمار آگاه میشود و متوجه میشود که وی خواستار چه نتیجهای میباشد.بنابراین پزشک در این صورت میتواند اقدام درمانی کاربردیتر را پیشنهاد دهد در ضمن در صورت ضرورت میتواند انتظارات بیمار را اصلاح نماید.
۲)درک او از بیماری
اگر پزشک از دیدگاه بیمار و همچنین دانش وی در خصوص بیماریاش مطلع گردد مطمعنا قادر به تصمیمگیری منطقیتری خواهد بود.
۳)محدودیتهای خارجی
اگر پزشک تمایل به یک درمان موثر برای بیمار خود باشد ابتدا باید از شرایط بیمار خود آگاهی داشته باشد.
۱)آیا این بیمار از زندان به وی مراجعه کرده است یا خیر؟و آیا این درمانی که برای او در نظر گرفته است با امکانات زندان قابل اجرا میباشد یا خیر؟
۲)وضعیت اقتصادی بیمار به چه صورتی است؟
اگر یک بیمار مبتلا به دیابت به او مراجعه کرده است آیا شرایط اقتصادی وی ایجاب میکند که پزشک برای او جدیدترین داروها را تجویز نماید؟
توجه به وضعیت اقتصادی بیماران واقعا اهمیت دارد. به عنوان مثال ممکن است یک داروی ارزان قیمت برای بیمار تاثیرگذاری یک داروی خارجی را نداشته باشد اما گاهی اوقات بیماران داروی گران قیمتی را مصرف میکنند اما چند روز بعد از ادامه مصرف آن خودداری میکنند.در این شرایط مطمعنا مصرف داروی ارزان قیمت انتخاب بسیار بهتری برای بیمار خواهد بود.
۳)موقعیت جغرافیایی
برخی از بیماران به دلیل موقعیتهای جغرافیایی مختلف قادر به ویزیت پزشک برای دومین بار و یا تهیه برخی از داروها نیستند.به عنوان مثال بیماری را تصور نمایید که برای معالجه به ایران آمده است مطمعنا پزشک در داروها و روند درمانی بیمار این موضوع را مد نظر قرار خواهد داد.
۴)رهایی از محدودیتهای داخلی
دستهی دیگری از عوامل نیز هستند که میتواند در تصمیمات بیمار تاثیرگذار باشد:
اعتیاد و یا مصرف الکل،مشکلات ذهنی،درد مزمن،ترس
تمامی موارد گفته شده میتواند در ادامه روند درمانی بیمار تاثیر گذار باشد بنابراین بهتر است که پزشک قبل از شروع درمان در صورت لزوم از موارد فوق اطلاع داشته باشد و سپس با مشورت بیمار و در نظر گرفتن شرایط وی،درمان را شروع نماید.
۲)اصل سود رسانی(beneficence)
همانگونه که از نام این اصل مشخص است،پزشک مبنای خود را بر اساس منافع و سودرسانی به بیمار قرار میدهد.در واقع رفاه و آسایش بیمار برای وی حائز اهمیت است و تلاش میکند تا بیمار در روند درمانی خود بیشترین استفاده را برده باشد.
شاید بتوان اینگونه بیان نمود که مهمترین اصل در بین این چهار اصول اساسی،سود رسانی به بیمار میباشد و هدف پزشک نیز بر اساس درمان و بهبودی بیماران بنا می گردد.
۳)اصل عدم اضرار(non malbeneficence)
در بسیاری از موارد روند درمانی بیماران به گونهای است که رعایت نمودن آنها به بیمار آسیبهایی را وارد مینماید به عنوان مثال عوارض جانبی داروها بخشی از این آسیبها هستند.اما به دلیل اینکه خود بیماری ضررهای به مراتب بیشتری را میتواند به بیمار وارد نماید،این روند درمانی ادامه پیدا مینماید.
در واقع اغلب اقدامات درمانی را میتوان به دو بخش سودرسانی و ضرررساندن تقسیم نمود و پاسخ به این سوال که:
آیا یک اقدام درمانی صورت پذیرد یا خیر؟
بر عهدهی پزشک است که بررسی نماید آیا بیمار با رعایت این روند درمانی سود بیشتری خواهد برد یا دچار خسران و ضرر خواهد گردید. اصل عدم ضرررسانی نیز به همین موضوع اشاره دارد و منظور این نیست که به بیمار هیچگونه آسیبی وارد نشود بلکه ممکن است برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر،پزشک درمانی را مد نظر داشته باشد که آسیب جزیی به بیمار وارد مینماید اما این ضرر در مقابل اسیب خود بیماری بسیار کمتر میباشد.
۴)عدالت(justice)
آخرین مورد از اصول اصلی اخلاق پزشکی عدالت است.
مثال زیر بهترین توضیح برای اصل عدالت می باشد. یک متخصص طب فیزیکی را در نظر بگیرید. اغلب بیماران این پزشک،دچار مشکلات اسکلتی عضلانی هستند و به همین دلیل نیز،راه رفتن و حرکت کردن برای آنها دشوار است. این پزشک اعلام کرده است که همیشه نوبتدهی به صورت تلفنی انجام میپذیرد و اگر فردی به صورت حضوری مراجعه نماید برای وی نوبت صادر نمیشود.
او دلیل کار خود را اینگونه توضیح میدهد:
با توجه به اینکه برای بیماران امکان راهرفتن طولانی وجود ندارد بنابراین خود آنها به تنهایی نمیتوانند برای نوبت گرفتن مراجعه کنند اما سایر اعضای خانواده آنها میتوانند به جای آنها نوبت بگیرند. اما اگر فردی در محلی زندگی کند که فاصله زیادی با مطب پزشک داشته باشد در ضمن کسی را هم نداشته باشد که برای وی نوبت بگیرد،این فرد چه کاری باید انجام دهد؟
این درحالی است که همهی افراد به یک میزان باید از اقدامات درمانی برخوردار باشند و این موضوع در بهره بردن از ویزیت پزشک نیز صادق است و به همین دلیل نیز همهی بیماران میتوانند با تماس تلفنی برای خود نوبت بگیرند و در این صورت شرایط یکسانی برای همگان حاکم است و به نوعی عدالت اجرا شده است. همگی با عادل بودن و عدالت آشنایی داریم و به همین دلیل به توضیحات بدیهیات نخواهیم پرداخت و تنها یک اصل اساسی را تکرار مینماییم که:
یک پزشک تلاش می نماید تا امکان برخورداری یکسان تمامی بیماران را از طبابت خود فراهم سازد.
آیا اخلاق مدار بودن به منافع پزشک است یا خیر؟
گاهی اوقات ممکن است این سوالات پیش آید که:
اصلا چه دلیلی دارد که پزشک اخلاقمدار باشد؟
مگر پزشکانی که اخلاق را رعایت می کنند چه چیزی به دست می آورند؟
این سوال را میتوان از جنبههای مختلف اخلاقی و شرعی پاسخ داد اما در این قسمت سعی میکنیم از دید دیگری موضوع اخلاق پزشکی را بررسی نماییم.مطمعنا اخلاق پزشکی به دلایل بسیار زیادی برای پزشکان لازم و ضروری است اما اجازه دهید که بررسی کنیم یک پزشک اخلاقمدار چه نتایج مثبتی را میتواند از این رفتار خود به دست آورد؟
۱)داشتن بیماران دائمی:
یک نکتهی مهم را همیشه به یاد داشته باشیم که:
بیماران همه چیز را دیر یا زود متوجه میشوند
در واقع بیماران به خوبی متوجه میشوند که کدام پزشک مجرب است و کدام یک خیر؟کدام یک اخلاقمدار است کدام یک خیر؟کدام یک از وجدانکاری بالایی برخوردار است و کدام یک خیر؟
بنابراین اگر یک پزشک در عملکرد خود اخلاق را رعایت کند مطمعنا و مطمعنا بیماران متوجه خواهند شد و نکتهی جالب این است که سعی میکنند این پزشک را به دیگران نیز معرفی نمایند و این در حالی است که یکی از موثرترین شیوههای شناختهشدن پزشکان معرفی از سوی دیگر بیماران میباشد. پس یکی از مهمترین دلایلی که برای رعایت اخلاق پزشکی و حرفهای وجود دارد داشتن بیماران دائمی و همچنین شناختهشدن بیشتر میباشد.
۲)کاهش احتمال ناراضایتی و شکایت بیماران
بر اساس نتایج تحقیقات در صورت برخورد مناسب پزشک احتمال شکایت بیماران به میزان زیادی کاسته میشود.در واقع از پزشکان خوشبرخورد کمتر شکایت میشود و این موضوعی است که خیلی از اوقات نادیده گرفته میشود به عنوان مثال ممکن است یک پزشک برای مدت زمان زیادی به دنبال یک پرونده،به دادگاه احضار شود اما این در حالی است که اگر این پزشک کمی با بیمار خود برخورد محترمانهتری صورت میداد احتمال شکایت بیمار بسیار کمتر میشد.
۳)افزایش رضایت شغلی پزشک
زمانی که پزشک برخورد خوبی داشته باشد و زمانی که بیمار از برخورد وی راضی باشد مطمعنا یک احساس رضایت در پزشک ایجاد خواهد شد به نحوی که حتی اگر در روز چندین ساعت نیز به کار مشغول شود اما از آرامش درونی کافی برخوردار است.
چه دلیلی منجر به خارج شدن یک پزشک از اخلاق حرفهای میگردد؟
برخی افراد تصور میکنند که اگر یک پزشک اخلاق حرفهای را رعایت نمیکند حتما به این دلیل است که از این رفتار خود سود میبرد.
اما حقیقت اینگونه نیست
در تعداد قابل توجهی از موارد زمانی که پزشکی اخلاق پزشکی را رعایت نمیکند به دلیل آموزش ندیدن و یا آموزش نادرست وی این اتفاق رخ میدهد در واقع به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط با بیمار،بیمار احساس میکند که این پزشک تمایلی به در اختیار گذاشتن اطلاعات پزشکی خود با بیمار ندارد و تصور نادرستی نسبت به پزشک در وی شکل میگیرد. بنابراین یکی از دلایل اصلی عدم رعایت اخلاق پزشکی،عدم مهارت میباشد
آیا مردم ما تصور میکنند که پزشکان ایرانی اخلاقمدار هستند؟
پزشک و پزشکی همواره از گذشته تا کنون جایگاه بالایی در میان مردم جامعه ما داشته است و همگی احترام ویژهای برای پزشک قائل هستند.این موضوع را میتوان در انتخاب رشتهی کنکوریها به خوبی مشاهده کرد به نحوی که هر ساله درصد بسیار قابل توجهای رشتهی تجربی را برای ادامهی تحصیل خود انتخاب میکنند و این نشان از تمایل بالای خانوادهها برای تحصیل فرزندانشان در حیطهی پزشکی میباشد. اما در حال حاضر کمی این موضوع پیچیدهتر شده است.با توجه به گستردهشدن فضای مجازی تمامی اقدامات پزشکان(اغلب منفی)زیر نظر مردم میباشد و در صورتی که خطای پزشکی رخ داده باشد به سرعت مردم در جریان آن قرار میگیرد که البته در بسیاری از مواقع اخبار منتقل شده از شبکههای مجازی به صورت صددرصد صحیح نیستند. اما این موضوع منجر شده که دیدگاه مردم نسبت به پزشکان کمی منفیتر گردد که این مسئله اهمیت دقت بیشتر پزشکان در درمان،ویزیت،مراقبت و تمامی ارتباطات آنها با بیماران را میطلبد.
چه عواملی منجر میشود که بیماران،پزشک خود را اخلاق مدار بدانند؟
داستان زیر که برای بنده رخ داده است ،این موضوع را به خوبی روشن میسازد. چند روز قبل یکی از اقوام دور را ملاقات کردم و با ایشان به گفتوگو پرداختم.در جریان گفتوگو ایشان از یک پزشک متخصص به شدت تعریف میکرد و بیان مینمود که این پزشک یکی از با اخلاقترین افرادی است که وی تا کنون ملاقات نموده است.
از ایشان پرسیدم که این پزشک چه اقدامی انجام داده است که از نظر شما فردی با اخلاق است؟
پاسخی که شنیدم بسیار جالب بود.وی گفت:این پزشک در زمان ویزیت من،خوشبرخورد بود و اغلب اوقات لبخند بر لب داشت و در ضمن زمانی که من وارد مطب ایشان شدم به احترام من ایستادند. به این دلیل که ایشان تا این حد از پزشک تعریف می کردند من توقع یک رفتار واقعا عجیب و غریب را از پزشک داشتم اما پاسخ وی کاملا من را به فکر فرو برد. در واقع پزشکان چه قدر ساده میتوانند در نظر بیماران خود، شخصی فوقالعاده به نظر برسند اما از انجام همین کارهای ساده گاهی غفلت میشود مطمعنا رفتارهایی که این پزشک انجام داده است برای تمامی پزشکان مقدور است اما عدم انجام آنها و عدم توجه به این مهارتهای اکتسابی ساده،میتواند پزشکان را از محبوبیت و مقبولیت فوقالعاده محروم نماید.