پرستار و حرفهی پرستاری شغلی مقدس است که از گذشته همه افراد ارزش ویژهای برای این حرفه قائل بودهاند. پرستاری حرفهای است که به میزان زیادی به علاقه و تمایل افراد وابسته است و اگر این علاقه و عشق به کار نباشد فعالیت به عنوان یک پرستار بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد گشت.
پرستار و حرفهی پرستاری شغلی مقدس است که از گذشته همه افراد ارزش ویژهای برای این حرفه قائل بودهاند. پرستاری حرفهای است که به میزان زیادی به علاقه و تمایل افراد وابسته است و اگر این علاقه و عشق به کار نباشد فعالیت به عنوان یک پرستار بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد گشت.
پرستار که باشی …
در این مقاله قصد داریم ادامه این جمله را با دیدگاهی متفاوت تکمیل نماییم.
پرستار که باشی میتوانی از لذت بهبودی بیماران و درمان آنها بهرهمند شوی
پرستار که باشی میتوانی لذت شنیدن تشکرات و قدردانیهای بیماران و همراهان آنها را به دست آوری
پرستار که باشی میتوانی از ارتباطات خود با همکارانت لذت ببری
پرستار که باشی آنقدر از جنبههای مختلف قدرمتند شدهای که مشکلاتی که قبلا برایت دردسر ساز بودند الان خیلی بهتر میتوانی مدیریتشان کنی
پرستار که باشی میتوانی دانش و اطلاعات خودت را به همکاران تازهکار و یا دانشجویان منتقل نمایی و از اینکه نقش بزرگی در آموزش داشتهای خرسند باشی.
آیا پرستاری به گفته برخیها فقط سختی دارد یا میتوان از این حرفه لذت برد؟
عدهای در زمان توصیف این حرفه تنها تمایل دارند که از مشکلات سختیها و دغدغههای آن صحبت کنند البته مطمعنا این صحبت درست است و این حرفه نیز سختیهای خاص خود را دارد ولی تمرکز کردن بر روی مشکلات و عدم توجه به نقاط مثبت و لذت بخش این حرفه،منجر به کاهش رضایت شغلی و به دنبال آن کاهش آرامش روانی در محیط کار خواهد گشت. بنابراین منطقی است که در کنار توجه به مشکلات و ارائه راهحل برای آنها،به نیمهی پر لیوان نیز توجه داشته باشیم.
آیا همه پرستاران در برخورد با مشکلات مانند هم هستند؟
اگر به همکاران پرستار خود توجه نمایید متوجه خواهید شد که تفاوتهای بنیادی بین این عزیزان در برخورد با مشکلات وجود دارد. ممکن است یک موضوع پیچیدهای برای دو نفر از همکاران شما ایجاد شده باشد ولی در زمان رویارویی با این مشکل یک نفر برخورد عاقلانه و همراه با خوشبینی داشته باشد ولی شخص دیگر با همین مشکل،کل روز و یا کل هفته خود را خراب کند و از این شرایط ابراز نارضایتی نماید. نکتهی جالب این است که اغلب افرادی که با دید مثبت به وقایع مینگرند،قادر هستند تا مشکلات خود را بهتر مدیریت نمایند. هدف ما از بیان این مطالب صرفا خوشبینی صرف نیست بلکه در کنار اقدام برای مسائل پیشآمده سعی میکنیم با روحیه و انگیزهای مضاعف به سراغ برطرف ساخت دغدغهها برویم.
چگونه از حرفهی پرستاری بیشتر لذت ببریم؟
مطمعنا یکی از عوامل مهم در ایجاد رضایت شغلی مسائل ارتباطی هست. اینکه قادر باشیم با همکاران و یا با بیماران ارتباط مناسبی را برقرار سازیم مسلما در آرامش و لذت ما تاثیر گذار خواهد بود. به عنوان مثال پرستاری را تصور نمایید که به محض شروع شیفت گله میکند،از زمین و زمان شکایت میکند با بیماران بداخلاقی میکند و در رابطه با همکاران نیز با بیحوصلگی رفتار میکند. خب این پرستار با کار کردن در محیط بیمارستان تنها روز به روز بر مشکلات و دغدغههای خود میافزاید. اما پرستاری دیگری را در نظر بگیرید که به محض ورود به بخش لبخند میزند و با همکاران خود خوشوبشی میکند.در زمان ملاقات بیماران به نحوی احوالپرسی میکند که گویی بیمار یکی از اعضای خانواده اوست. این پرستار عزیز با رفتار خود در کنار محبتی که به بیماران و همکاران خود مینماید در حق خود بیشتری لطف را داشته است زیرا این رفتار وی نه تنها دیگران را خرسند میسازد بلکه مهمتر از آن منجر به رضایت،لذت و آرامش وی در محیط بیمارستان میگردد.
عدهای فکر میکنند که بهبود رابطهشان با بیمار و یا همکارانشان تنها به سود آنها تمام میشود و خود پرستار باید در این رابطه هیچ نفعی نمیبرد در حالی که این طرز تفکر کاملا اشتباه است و ارتباطات امری دوطرفه است و هنگامی که حس خوبی را به دیگران منتقل نمایید مطمعنا این احساس به شما نیز بازخواهد گشت.
فقط گفتن این حرف ها راحت است!
شاید جملهای که الان در ذهن شما باشد همین موضوع است که تنها بیان این مطالب راحت است و در زمان برقراری ارتباط و با وجود مشغلهها و دردسرهایی که در محیط بیمارستان هست عملی نمودن این مطالب کاری غیر ممکن است. سخت بودن و دشوار بودن مهارتهای ارتباطی مخصوصا در محیطهای پرتنش امری کاملا بدیهی است و نمیتوان آن را کتمان نمود. اما اگر واقعا قصد عملی نمودن کاری را داشته باشیم مطمعنا آنکار قابل انجام است. یکی از مهمترین روشهایی که میتواند به عملی نمودن و اجرایی نمودن این دسته از مهارتها کمک نماید در نظر داشتن نتایج ارتباطات کاربردی و موثر است. در واقع ابتدا از خود بپرسیم که
اگر بدون توجه به ارتباطات خود با دیگران،با بداخلاقی و بیحوصلگی به کارهای خود ادامه دهم چه اتفاقی میافتد؟
آیا من ضرر میکنم یا دیگران؟
کدام یک بیشتر متضرر میشویم؟
اگر این سوالات را پاسخ دهیم متوجه خواهیم شد اولین قربانی عدم مهارت در ارتباطات خودمان هستیم.
این ما هستیم که شاید هر روز در فضای بخش به سر میبریم و با دیگران در حال گفتوگو هستیم و به عنوان مثال اگر با بیمار یک جر و بحثی رخ دهد،وی شاید هیچگاه به آن مرکز باز نگردد ولی ما فردا هم باید در همین شرایط کار کنیم. و این ما هستیم که باید تقاص ناراحتیها،عصبانی شدنها و … را بدهیم. بنابراین در پایان بیان میکنیم که برای سلامتی خود هم که شده بیشتر به فکر ارتباطاتمان با اطرافیانمان باشیم.