به نظر من پزشکی به جای اینکه علم باشد، بیشتر هنر است. آنچه یک پزشک را به طبیبی حاذق تبدیل می کند، همراهی علم پزشکی با هنر طبابت است. این دو متضاد هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. طبابت به عنوان یک حرفه ارزشمند، زمانی موثر خواهد بود که طبیب توجه ژرفی به بیمار در مقام یک انسان داشته باشد و این درک را با حس همدردی و علم و دانش کافی همراه نماید.
زن بودن ، معجزه است…
به نظر من پزشکی به جای اینکه علم باشد، بیشتر هنر است. آنچه یک پزشک را به طبیبی حاذق تبدیل می کند، همراهی علم پزشکی با هنر طبابت است. این دو متضاد هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. طبابت به عنوان یک حرفه ارزشمند، زمانی موثر خواهد بود که طبیب توجه ژرفی به بیمار در مقام یک انسان داشته باشد و این درک را با حس همدردی و علم و دانش کافی همراه نماید.
تاکنون در حوزه پزشکی، نوع بیماری و شرایط درمان حائز اهمیت بوده است و به جنسیت پزشکان توجه چندانی نمی شده است. اما طبق مشاهدات و تحقیقات بعمل آمده، تشخیص و درمان بیماری دیابت (قند) توسط پزشکان زن روند بهتری نسبت به پزشکان مرد داشته است. با این نظریه قصد آن را نداریم که خدایی ناکرده در تشخیص پزشکان مرد شبه ایجاد کنیم. نه اصلا! اما باید پذیرفت که تشخیص برخی از بیماریها توسط پزشک زن سریعتر و راحتر انجام می گیرد. چون که خانم ها ریز بین و نکته سنج تر از آقایان هستند. اما نکات بیشتری است که همین پزشک ریز بین و جزئی نگر باید بداند و عمل کند.
یک بانوی پزشک باید به نکاتی از این قبیل دقت نظر داشته باشد:
مهربان و خوش رو باشد.
زنها طبیعتا مهربان و رئوف هستند، اما در بعضی از حرفه ها این مهربانی باید فراتر باشد. مثل کسانی که با کودکان سر و کار دارند ، یا خانم هایی که در آسایشگاه سالمندان مشغولند. پرستاران و پزشکان خانم هم جزء همین دسته هستند. البته کار دشواری است که یک زن با روح لطیف و شکننده خود با بعضی بیماران و صحنه های آزار دهنده رو به رو شود و همچنان محکم بماند.
دلسوز باشد اما به بیمار ترحم نکند.
اینکه بنیان و ساختار یک زن از عشق و محبت و احساس و دلسوزی است ، هیچ شکی نیست. اما احساسش باید کنترل شده باشد بطوریکه تا با یک بیمار با شرایط متفاوت مواجه شد اشکش جاری نشود. از طرفی ترحم به بیمار نداشته باشد. یعنی با دید یک انسان بیچاره و حقیر وی را نظاره نکند. با دید واقع بینانه و منطقی و در عین حال با مطالفت زنانه او را درمان کند.
صبور و بردبار باشد.
وقتی ما به شغلمون علاقه داشته باشیم، سختی و مشقت هم اگر سر راهمان قرار گرفت بخاطر عشق و علاقه حاضریم تحمل کنیم، یا اصلا نادیده می گیریم. چون سختیها و عیبها را از بهترین ها فاکتور میگیریم. حالا کسی که شغل و حرفه پزشکی را انتخاب میکند، بهتر است بگویم خانمی که رویای پزشکی در سر میپروراند، باید از قبل همه جوانبش را در نظر بگیرد. پی همه دشواریها، شب بیداریها، ماموریتهای ناگهانی، بیماران اورژانسی و … به تن بمالد. زیباییهایش را گلچین نکند. همه اینها صبوری میخواهد. و کسی بردبار نیست مگر با عشق و علاقه به کار و شغلش. شغلی که با جان انسانها سر و کار دارد و سلامت آنها را تضمین میکند. حرفه ای که فرصت آزمون و خطا ندارد و صبر و بردباری بسیار نیاز دارد.
با دقت به بیمار گوش بسپارد.
خوب گوش دادن نوعی هنر است. هنری که در وجود برخی کمرنگ تر نمایان است. مثل مردان! اما زنها علاوه بر اینکه خوب صحبت میکنند شنوندگان خوبی هم هستند. حین صحبت تمام حواس خود را به صحبت کننده میدهند تا تمام جزئیات را دریافت کنند. و همین نکته یکی از راز های موفقیت خانمها در حوزه پزشکی می باشد.
از نظر امنیت مطبش را ایمن کند.
امنیت شغلی مهمترین اصل در هر حرفه ای است، بخصوص خانمها که نباید این مهم را نادیده بگیرند. یک پزشک خانم میتواند با استفاده از دوربین مدار بسته امنیت محیط کارش را دو چندان کند. سبب امنیت خاطر، هم برای خود هم بیمارانش خواهد شد.
محیط مناسبی جهت معاینه در نظر بگیرد.
اول اینکه اتاق مجهز و مجزایی مانند نور کافی، تهویه مناسب، جهت معاینه بیمار در نظر بگیرد و همچنین معاینه چند بیمار به طور همزمان غیر مجاز میباشد.
شرایط بهداشتی مطب فراهم باشد.
تخت ها دارای ملحفه های تمیز و همراه با روکش کاغذی باشد. تفکیک زباله های مطب مانند سرسوزن ها و تیغ های جراحی و … باید جداگانه جمع آوری و دفع شوند.